تاریخ از روزگاری که به کمک خط و اسناد نوشتاری به یاد میآورد، همواره در دادوستد ناعادلانهی جنسیت پیش آمده است؛ جنسیتی که همیشه نرینگی را بر مادینگی حاکم داشته است. شاید بتوان دوران مادرسالاری را به یاد تاریخ آورد و از اقتدار ن یاد کرد؛ اما این دوران آنقدر به افسانه بدل شده است که دیگر حتا تاریخ هم باور نمیکند چنین دورهای را سپری کرده باشد. تاریخی که در روند تکاملیاش مردانه تعریف شده است و تمام رویکردهای زندگی اجتماعی-فرهنگی و ی آن با مردمحوری تعریف و بازتعریف میشود.
هر چند در برخی از کشورها، پس از دوران رنسانس و زایش گروههایی که علیه استبداد مردانه قیام کردند، باعث تغییرات در نظامهای ی و نوع دید نظامها و قوانین آن نسبت به قضای مربوط به ن شد؛ اما حتا در همان کشورها هم که سالها است شعار مساوات سر داده میشود، هنوز مردمحوری را در تمام بافتهای اجتماعی و خانوادگی میتوان یافت؛ مردمحوریای که حتا در تبعیض مثبت قایل شدن برای ن در بسیاری از امتیازها میتوان دید.
این مردمحوری تاریخی در قالب زندگی جوامع سنتی، بیشتر از هر چیزی زندگی ن را مختل کرده است. اختلالی که در همه بخشهای زندگی ن میتوان آن را دید. ن در جوامع سنتی آن قدر آسیبپذیر اند که این آسیبپذیری را ممکن است از سوی تمام افراد جامعه و نزدیکترین افراد خانواده ببینند.
ن , ,زندگی ,میتوان ,تمام ,مردمحوری ,به یاد , ,که در ,شده است ,زندگی ن
درباره این سایت